بدون شک ادیان نقش بسیار مهمی برای متمدن کردن انسان ماقبل تاریخ داشتهاند. فروید با بازگو کردن توتم و تابو این نکته را برای ما روشن میکند که ایجاد حریم و قانون لازمه ی تمدن است و ریشه در ساختار روانی و محیط خانوادگی که در آن پرورش یافتهایم دارد. البته در این خصوص نباید تمدن را معادل دین بدانیم زیرا در دین اشخاص مقداری از انرژی لیبیدویی را صرف اعمال آیینی و عبادی میکنند اما در تمدن حاضر، افراد به این تشویق میشوند که انرژی لیبیدوییی را درارزشهای اجتماعی و جامعه پسند سرمایه گذاری کنند. بیدین بودن و یا بی اعتقادی به خدا ممکن است در نهایت ازفراخودی ناشی شود که اثر و حضور پدر را در کودکی به درستی درک نکرده. در حالی که از دین گذشتن به این معنا میباشد که اعتقاد به خدا درونی شده است و جایگاه پدر به هیچ کسی تعلق ندارد، جز خدا و دیگر درگیر اعمال آیینی دین نیستند. فرا خود این افراد ، نظیر افرادی هستند که گلبرگ در سطح فرا عرفی معرفی میکند.
بدون شک ادیان نقش بسیار مهمی برای متمدن کردن انسان ماقبل تاریخ داشتهاند. فروید با بازگو کردن توتم و تابو این نکته را برای ما روشن میکند که ایجاد حریم و قانون لازمه ی تمدن است و ریشه در ساختار روانی و محیط خانوادگی که در آن پرورش یافتهایم دارد. البته در این خصوص نباید تمدن را معادل دین بدانیم زیرا در دین اشخاص مقداری از انرژی لیبیدویی را صرف اعمال آیینی و عبادی میکنند اما در تمدن حاضر، افراد به این تشویق میشوند که انرژی لیبیدوییی را درارزشهای اجتماعی و جامعه پسند سرمایه گذاری کنند. بیدین بودن و یا بی اعتقادی به خدا ممکن است در نهایت ازفراخودی ناشی شود که اثر و حضور پدر را در کودکی به درستی درک نکرده. در حالی که از دین گذشتن به این معنا میباشد که اعتقاد به خدا درونی شده است و جایگاه پدر به هیچ کسی تعلق ندارد، جز خدا و دیگر درگیر اعمال آیینی دین نیستند. فرا خود این افراد ، نظیر افرادی هستند که گلبرگ در سطح فرا عرفی معرفی میکند.